مرور بر اساس

جنگ با ایران گزینه نیست؛ تنها مسیر ترامپ، توافق است

تبلیغات بنری

حمل و نقل – محقق اسکات استرگیک ، تحلیلگر سیاست خارجی برای اختلافات دائمی ، سردبیران ارشد واقع گرایانه

طبق پایگاه داده تحلیلی هیل ، در حالی که مذاکرات بین ایالات متحده و ایران دوباره آینده برنامه هسته ای در تهران را از سر گرفته است ، نشانه های سردرگمی در موقعیت دولت دونالد ترامپ در مورد توافق نامه احتمالی ظاهر شد. استیو ویتوا ، فرستاده ویژه رئیس جمهور در خاورمیانه ، در روزهای اخیر داده های متناقض را در مورد میزان ظلم در مذاکرات منتشر کرده است.

آیا شبه نظامیان در واشنگتن توافق نامه را دفن می کنند؟

استیو ویتاف در مصاحبه ای با شان هینی ، میزبان فاکس نیوز در 7 آوریل اعلام کرد که کاهش غنی سازی اورانیوم در ایران به 4.9 ٪ ، تعدادی کمتر از آستانه 5 ٪ برای تولید سلاح های هسته ای. با این حال ، فقط یک روز پس از مصاحبه ، او لحن دقیق را در پیام در شبکه X -social منتشر کرد و گفت: “ایران باید کاملاً متوقف و از بین ببرد و برنامه سرگرمی و تولید هسته ای خود را از بین ببرد.”

موقعیت نهایی که دولت ایالات متحده با ایران بازی خواهد کرد ، نقش تعیین کننده ای در سرنوشت این گفتگوها دارد. در واشنگتن ، گروهی از افراط گرایان از سیاست خارجی از عدم موفقیت مذاکرات ، نه تهدید آن ، نه یک تهدید ، بلکه فرصتی برای پیشرفت در گزینه های مورد نظر خود هستند. از دیدگاه این گروه ، نیازی به دستیابی به توافق مسیر دیپلماتیک نیست ، زیرا آنها معتقدند که راه حل جایگزین برای مهار برنامه هسته ای ایران در دسترس است: “بمباران”

آنها گزینه بمباران را آسان تر و ارزان تر می دانند. به همین ترتیب ، سناتور جمهوریخواه لیندسی گراهام ، کارولینای جنوبی ، در اظهارنظر در ژانویه گفت که احتمال موفقیت دیپلماسی “یکی در یک تریلیون” است. با این حال ، به نظر وی ، احتمال اثربخشی اقدامات نظامی علیه ایران “5 ٪” است.

تام کاتین ، سناتور جمهوریخواه ، یک ایالت -کاراسانس ، نگرانی های مربوط به عواقب درگیری نظامی با ایران را “هیستریک” توصیف کرد و تلاش کرد تا خطرات چنین گزینه ای را هشدار دهد. در همین حال ، سناتور دموکرات جان فاتمن ، از پنسیلوانیا ، اعلام کرد که در صورت لزوم از یک کارزار نظامی برای بمباران ایران پشتیبانی خواهد کرد. هدف از شرکت در این شرایط این است که هر دو جناح به این فرض بستگی دارند که اقدام نظامی علیه ایران می تواند منجر به قطع برنامه هسته ای خود شود و در عین حال هزینه و اجرای آن.

آنها یک پیروزی سریع هستند. ایران یک هدف آسان نیست

این ایده که ایالات متحده می تواند به راحتی کشوری مانند ایران را که در رده قدرت نظامی معتدل قرار دارد ، در نگاه اول و حتی از برخی جهات توجیه کند. با این حال ، در عمل این ارزیابی واقع بینانه نیست. ارتش ایران علی رغم تجهیزات ، به ویژه در نیروی هوایی ، هنوز هم به هواپیماهای آمریکایی برای دوره جنگ سرد وابسته است. اما این نقاط ضعف لزوماً به معنای شکست فوری و آسان در برابر یک نیروی نظامی بزرگ نیست.

با این حال ، پیروزی که دونالد ترامپ در صورت درگیری نظامی با ایران نه تنها در چارچوب دستاوردهای عملیاتی به دنبال آن است ، به دنبال آن است ، بلکه یک ماهیت استراتژیک است. به نظر وی ، موفقیت در میدان نبرد به معنای تجزیه کامل و دائمی برنامه هسته ای ایران خواهد بود. هدف آن شاخص اصلی پیروزی در صورت ادامه فعالیت های غنی سازی تهران است. اما سوال اصلی این است: آیا این هدف که فقط از طریق اعتصاب هوا قابل دستیابی است؟ پاسخ احتمالی منفی است. اجرای چنین کار و وابستگی به عملیات هوایی از نظر فنی دشوار و فقط پرهزینه نیست ، اما موفقیت آن بستگی به عوامل بسیاری دارد که واشنگتن کنترل نمی کند. توجه به این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از تصمیم گیرندگان آمریکایی ابعاد پیچیده این گزینه نظامی را درک نمی کنند.

برنامه هسته ای ایران به شبکه ای از مؤسسات بستگی دارد که در مقیاس وسیعی از بیش از 1.5 میلیون کیلومتر مربع در سراسر کشور گسترش یافته است. در چنین شرایطی ، هرگونه حمله مؤثر به این زیرساخت ها نیاز به یک کمپین نظامی کامل و پرشکوه دارد. یا به تنهایی از ایالات متحده و چه در عملیاتی با اسرائیل. این فرایند باید به طور گسترده ای در سطح ملی طراحی و اجرا شود. این حملات نه تنها تأسیسات هسته ای ، بلکه در زیرساخت های ایران و دفاع نظامی ، از جمله سیستم های دفاع هوایی ، شبکه های رادار ، فرودگاه ها ، مراکز فرماندهی و کنترل را نیز هدف قرار می دهد. اهداف با هدف از بین بردن ، تضعیف و جلوگیری از پاسخگویی ایران است.

کف مقاوم در برابر پایین ، یک آسمان محافظت شده: آیا جنگ با ایران امکان پذیر است؟

علاوه بر اصطلاح جغرافیایی ، خود تأسیسات هسته ای ایران دارای سطح قدرت و پیچیدگی فنی هستند که باعث می شود خنثی سازی آنها دشوارتر از آنچه در نگاه اول به نظر می رسد. در بالای این زیرساخت ، مراکز غنی سازی زیرزمینی وجود دارد و برای مقاومت در برابر شدیدترین حملات طراحی شده است. تجزیه و تحلیل نشان می دهد که حتی یکی از این مراکز ممکن است نیاز به غیرفعال کردن حتی یکی از این مراکز باشد. حملات هر یک نیاز به عبور از لایه های متراکم دفاع هوایی ایران دارند.

حتی اگر تأسیسات هسته ای ایران و سیستم های دفاعی کاملاً در یک عملیات نظامی احاطه شده باشند ، این به معنای پایان نخواهد بود. شواهد و ارزیابی نشان می دهد که ایران برای بازسازی این زیرساخت سریع بسیار زیاد است. به خصوص هنگامی که تهران از تجربیات قبلی برای تقویت توانایی مهندسی معکوس خود استفاده می کند. برای جلوگیری از چنین عملیاتی ، حمله محدود و تقاطع کافی نخواهد بود. در این سناریو ، حفظ فشار مداوم نظامی و اجرای یک کمپین هوایی با سرعت طولانی ضروری خواهد بود. کمپینی که در آن باید هرگونه تلاش برای بازسازی یا بازگرداندن تأسیسات هسته ای و هدف قرار دادن آنها بلافاصله تعیین شود.

بی ثباتی و فرسایش کمپین هوایی طولانی مدت برخی از تحلیلگران و مقامات را به این نتیجه می رساند که تنها راه حل تعیین کننده برای ایستگاه کامل برنامه هسته ای ایران ، حضور زمینی ارتش آمریکا خواهد بود. اما چنین گزینه ای ، با هر استاندارد استراتژیک یا لجستیکی ، یک عمل عظیم و پرهزینه است. ایران کشوری است که حدود سه برابر زمان اشغال عراق در سال دوم جمعیت دارد. براساس گزارش های نهادهای نظامی ، بیش از 1.5 میلیون سرباز نیرو لازم است تا قلمرو ایران را به طور کامل اشغال کنند. تعداد حدود سه برابر تعداد نیروهای آمریکایی مستقر در اوج جنگ ویتنام.

در چنین چارچوبی ، حتی جنگ محدودی که هدف از آن کنترل انرژی هسته ای ایران است می تواند به سرعت به یک مبارزات پیچیده تر ، عمیق تر و گران تر از تجربه آمریکا در عراق تبدیل شود و در نهایت ، واشنگتن را شامل نمی شود ، بدون هیچ پیروزی مشخصی در افق آن.

با این حال ، دونالد ترامپ و اعضای کابینه باید درک کنند که گزینه نظامی علیه ایران می تواند عواقب بسیار شدیدتری نسبت به آنچه معتقد است داشته باشد. اگرچه دستیابی به توافق مطلوب ترین مسیر برای کنترل بحران است ، ادامه وضعیت فعلی و شکننده گزینه ای ارزان تر و واقع بینانه از آغاز یک جنگ گسترده در خلیج فارس است. در حالی که این منطقه با افزایش بی ثباتی روبرو شده و منافع قدرتهای بزرگ را برآورده می کند ، معرفی ایالات متحده در یک درگیری نظامی کامل با ایران خطراتی را به همراه دارد که فقط نمی تواند ثبات منطقه ای را به چالش بکشد بلکه امنیت داخلی ایالات متحده را نیز به چالش می کشد.

تبلیغات بنری

منبع : پایگاه خبری fararu

دیدگاهتان را بنویسید