آیا سازمان ملل قربانی سیاستهای قدرتمحور ترامپ خواهد شد؟
سخت ریچارد جاوان ، مدیر اداره سازمان ملل متحد در گروه بین المللی بحران
به گفته مجله پلیس فارناعضای دولت ترامپ اظهار داشتند كه دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریكا معتقد است كه سازمان ملل باید به هدف اصلی خود برای حفظ صلح و امنیت بین المللی برگردد. اما هنوز مشخص نیست که چگونه تمرکز دولت ترامپ بر آرزوهای اولیه آن بر سیاست ها و عملکرد آن تأثیر خواهد گذاشت. حتی حامیان سازمان ملل متحد می دانند که شورای امنیت سازمان ملل و سیستم سازمان ملل متحد پس از سالها اختلاف نظر با بحران هایی مانند اوکراین و غزه ، با چالش های جدی و نقاط ضعف روبرو شده اند.
آیا قربانی سازمان ملل متحد ترامپ و پوتین معامله بزرگی است؟
دولت ترامپ به شدت بر اعتراضات خود تأکید می کند ، از عقب نشینی یا کاهش توافق نامه های چند جانبه در مناطقی مانند بهداشت عمومی و حقوق بشر برای اعلام بررسی گسترده در مورد کلیه تعهدات و معاهدات چند جانبه آمریکا ، از جمله منشور سازمان ملل. با این حال ، واشنگتن هنوز جزئیات روشنی در مورد انتظارات ترامپ از سازمان ملل متحد ، که بر صلح و امنیت متمرکز است ، ارائه نکرده است.
در همین حال ، هفته گذشته ، ایالات متحده به وضوح موقعیت خود را در استفاده از سازمان ملل به عنوان ابزاری برای معاملات بین نیروهای بزرگ و رها کردن کشورهای کوچکتر نشان داد. این مرحله همزمان با سومین سالگرد حمله گسترده روسیه به اوکراین بود. کیف و متحدین اروپایی وی با ارائه تصمیم در مجمع عمومی سازمان ملل ، با هدف جشن سالگرد برگزار شدند. این تصمیم ، با محکومیت اقدامات مسکو ، بر حفظ ایمنی منطقه ای اوکراین تأکید کرد. در دوره ریاست جمهوری جو بایدن ، دولت سابق ایالات متحده از متون مشابه پشتیبانی می کرد.
ترامپ ، مطابق با سیاست آشتی با مسکو ، سعی کرد پیش نویس تصمیم اوکراین را حذف کند. درخواست کنید که Vodimir Zelnsky قبول نکرد. در پاسخ ، ایالات متحده پیش نویس مجمع عمومی و شورای امنیت سازمان ملل را تهیه کرد. این تصمیمات نه تنها هیچ انتقادی از روسیه است ، بلکه به حاکمیت اوکراین به عنوان عضو سازمان ملل نیز نیست و فقط بر دستیابی سریع صلح تأکید کرده است. در شورای امنیت ، این تصمیمات از طریق رأی مثبت به چین ، روسیه و ایالات متحده اتخاذ شد ، در حالی که انگلیس ، فرانسه و سه کشور دیگر اروپایی در حال تمرین هستند. (با این حال ، کشورهای اروپایی توانستند در زمینه مجمع عمومی به حقوق اساسی اوکراین مراجعه کنند.)
از آیزنهاور تا ترامپ ؛ آیا آمریکا دوباره به مسکو نزدیک شده است؟
این تغییر در سیاست ایالات متحده نه تنها با رویکرد بایدن به سازمان ملل متفاوت بود ، بلکه الگوی کاملاً متفاوتی از سیاست پس از جنگ را نشان می داد. با این حال ، در گذشته ، انگلستان ، فرانسه و ایالات متحده در نیویورک اختلافات شدیدی داشتند ، به عنوان مثال ، درگیری های دشوار با عراق در سال دوم. اما در صداهای حساس ، آنها اغلب متحد هستند. در همین حال ، چین و روسیه در سالهای اخیر همکاری خود را هماهنگ کرده اند. با این حال ، مقامات چینی معمولاً کمتر از همتایان روسی خود کار می کنند. روسها مدتهاست که معتقدند ایالات متحده ، به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ و حق شورای امنیت ، به اندازه کافی به موقعیت آنها احترام نمی گذارد.
رویکرد دولت جدید ترامپ برای تعامل با روسیه ممکن است بازگشت به منطق اساسی سازمان ملل باشد. با وجود تمرکز رسمی بر برابری در حاکمیت ، ساختار سازمان ملل در اصل توالی سلسله مراتبی و قدرت اصلی در دست گروه کوچکی از قدرتهای بزرگ است. رئیس جمهور فرانکلین د. روزولت ، که ایده تأسیس سازمان ملل متحد را در طول جنگ جهانی دوم ارائه داد ، معتقد بود که ایالات متحده ، روسیه ، انگلیس و چین از شورای امنیت به عنوان چارچوبی برای حفظ نظم جهانی استفاده خواهند کرد. اگرچه سازمان ملل به ندرت این نقش را ایفا می کرد ، اما فضایی برای گفتگو و کاهش تنش بین مسکو و واشنگتن فراهم می کرد. حتی اگر این کار با هزینه لندن و پاریس انجام شود.
در طول جنگ سرد ، دولت آیزنهاور با اتحاد جماهیر شوروی برای فشار بر انگلیس و فرانسه برای پایان دادن به مداخله خود در بحران سوئز در سال ششم و در سازمان ملل متحد اتخاذ کرد. همچنین در طول جنگ یوم کیپور در سال نهم ، که احتمال درگیری مستقیم بین قدرتهای بزرگ در خاورمیانه را افزایش داد ، وزیر امور خارجه ایالات متحده ، هنری کیسینجر برای مذاکره با رهبران اتحاد جماهیر شوروی به مسکو سفر کرد. هدف از مذاکرات توافق در مورد الزامات تصمیم آتش بس بود. با این حال ، کیسینجر ، طبق روال معمول خود ، به اسرائیلی ها توصیه کرد که بلافاصله آتش بس را انجام ندهند و وقت بیشتری را برای پیشرفت نظامی اسرائیل صرفه جویی کنند.
سازمان ملل پس از اوکراین ؛ از مدیریت بحران گرفته تا بحران هویت
پس از پایان جنگ سرد ، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده تلاش کردند تا از توانایی های سازمان ملل برای مدیریت و حل و فصل نماینده در کشورهای جهان سوم استفاده کنند. به عنوان مثال ، در سازمان ملل متحد ، اوباما و دولت روسیه در سازمان ملل متحد برای کاهش خطر رویارویی مستقیم ناشی از رژیم سلاح های شیمیایی سوریه علیه شهروندان خود همکاری کردند. تصمیم اتخاذ شده توسط این دو قدرت به طور مشترک ، خلع سلاح شیمیایی در سوریه را تأیید کرد. با این حال ، این توافق نامه با عصبانیت فرانسه روبرو شد ، زیرا پاریس خواستار اقدام مستقیم نظامی علیه دولت سوریه شد تا خلع سلاح.
در سالهای اخیر ، تحلیلگران شورای امنیت هشدار داده اند که رهبران واشنگتن و مسکو ممکن است اهمیت سازمان ملل را به عنوان ابزاری برای جلوگیری از تنش فراموش کرده اند. در مقاله ای که سال گذشته منتشر شد ، بروس جونز ، محقق موسسه بروکینگز ، اظهار داشت که دیپلمات ها و ناظران غالباً پس از جنگ سرد فراموش کرده اند که شورای امنیت نقش مهمی در کنترل تنش بین نیروهای اصلی دارد.
اگرچه اعضای دائمی شورای امنیت پس از حمله روسیه به اوکراین در سال 2008 به همکاری خود ادامه دادند ، این شورا دیگر نمی تواند یک بستر خطرناک برای کاهش تنش ها محسوب شود. در عین حال ، روسیه تمایل بیشتری به استفاده از حق وتو نشان داده است ، به ویژه در مواردی مانند نظارت بر تحریم های کره شمالی. با این حال ، سازمان ملل دیگر تأثیر گذشته را ندارد.
اروپا در حاشیه ؛ چرا دیپلماسی ترامپ پوتین برای کیف خطرناک است؟
در نگاه اول ، انتقال اخیر دولت ترامپ به اوکراین ممکن است تلاشی برای احیای سازمان ملل به عنوان بستری برای کاهش تنش بین قدرتهای بزرگ باشد ، اما از اهمیت کمی برخوردار نبود. این قطعنامه ، که در شورای امنیت در ایالات متحده جبران شد ، متنی کوتاه و مختصر را ساخت که بسیار شبیه به توجیه سیاست های قبلی واشنگتن در قبال مسکو از تلاش جدی برای حل بحران است.
بر خلاف کنوانسیون های جنگ سرد بین واشنگتن و مسکو در خاورمیانه ، این تصمیم فاقد هرگونه مکانیسم رفع است: نیروی صلح یا یک چارچوب خاص برای تصمیم گیری در سازمان ملل پیشنهاد نشده است. همچنین شایعاتی وجود دارد مبنی بر اینکه این متن به سرعت توسط مقامات میانه تهیه شده است. در حقیقت ، این تصمیم بیش از یک دیپلماسی نمادین بین قدرتهای بزرگ بود. فرصتی که ایالات متحده و روسیه برای اعلام تمایل به تکرار تهویه ، بدون نیاز به انجام تعهد عملیاتی و اجرایی استفاده می کردند.
دیپلمات های اروپایی هنوز نگران این هستند که واشنگتن در آینده مسائل پیچیده تر و پیچیده تری را برای اوکراین به ارمغان بیاورد. سناریوی بسیار نگران کننده این است که ایالات متحده و روسیه به توافق آتش بس غیرقابل قبول برای کیف و متحدین منطقه ای آن خواهند رسید. در چنین حالتی ، روسیه ممکن است از شورای امنیت بخواهد که این معامله را تصویب کند. مانند سال 2008 ، با توافق بحث برانگیز Minsk 2 ، ایالات متحده ممکن است از تقاضا پشتیبانی کند. در بدترین حالت ، انگلیس و فرانسه ممکن است به طور جدی در مورد وتو کردن چنین تصمیمی فکر کنند. با این حال ، تاکنون در آخرین متن ، این ایده فقط در محافل دیپلماتیک ارائه شده است. اگر این سناریو حاصل شود ، شکاف بین روابط اقیانوس اطلس عمیق تر می شود و هماهنگی قبلی بین متحدین سنتی غربی با چالش های جدی تری روبرو خواهد شد.
روسیه در سلاح ، چین در حاشیه؟ بازی پیشرفته ترامپ در نیویورک
سیاست های آمریکایی نسبت به روسیه ، اگرچه این باعث ترس جدی بین برخی از متحدین بزرگ ناتو مانند انگلیس و فرانسه شده است ، اما می تواند برای چین چالش کند. به نظر می رسد دیپلمات های چینی از رفتار ترامپ در نیویورک شگفت زده می شوند. اگرچه چین به نفع قطعنامه ایالات متحده رای داد ، اما هنوز مشخص نیست که آیا تمایل دولت ترامپ برای همکاری با روسیه به طور ضمنی شامل پکن خواهد بود. این امر به ویژه هنگامی مهم است که واشنگتن چین را به عنوان یک تهدید خطرناک تر از روسیه ارزیابی کند.
اگرچه اولین دولت ترامپ توانست به توافق های مؤثر در مورد تحریم های سازمان ملل علیه کره شمالی برسد ، اما از همان موسسه برای انتقاد از چین برای مدیریت بحران های CUVID-2 در سال 2007 استفاده کرد. در هفته های اخیر ، ایالات متحده نیز از پیشنهاد نقش “مسواک زدن” شورای امنیت در امور افغانستان خودداری کرد. اقدامی که به نظر می رسد بیشتر از اختلافات واقعی درباره افغانستان برای محدود کردن تأثیر پکن بر سازمان ملل انجام شده است. این تحولات احتمالاً به مقامات چینی مربوط می شود ، زیرا به این نتیجه رسیده است که واشنگتن قصد دارد تأثیر چین در سازمان ملل را کنترل کند ، در حالی که در عین حال سعی در حذف روسیه از چین دارد.
سایر اعضای سازمان ملل در مورد رویکرد جدید ایالات متحده دیدگاه های متفاوتی دارند. گزارش ها نشان داده است که مقامات ارشد آمریکایی از فشار و تهدید برای جلوگیری از حمایت از کشورهای مختلف کیف و متحدین اروپایی آن استفاده می کنند. با این حال ، برخی از دیپلمات ها ، به ویژه از کشورهای جنوبی جهان ، معتقدند که این تغییر یک فرصت مثبت است. بسیاری از مقامات غیر غربی در نیویورک بر این باورند که سیاست های سخت دولت بایدن علیه روسیه نه تنها در پایان جنگ به آنها کمک کرده است ، بلکه این مذاکرات در مورد اولویت های چند جانبه مانند توسعه جهانی آنها را دشوارتر کرده است.
ترامپ و شورای امنیت ؛ پایان نقش تاریخی یا آغاز یک بازی خطرناک؟
اگرچه این کشورها هنوز نگران سیاست های عمومی دولت ترامپ هستند و اغلب با همکاری های بین المللی متناقض هستند ، اما آنها آماده هستند تا ببینند آیا رویکرد جدید واشنگتن در مسکو می تواند منجر به نتایج مثبت شود. با این حال ، اکثر کشورها احتمالاً تلاش های دولت ترامپ را برای پرداخت اولویت های خود از طریق شورای امنیت ، از جمله برنامه های مربوط به غزه ، در نظر می گیرند. درگیری های اخیر در مورد اوکراین ممکن است پیشگام در تنش های گسترده تر در مورد موضوعات حساس مانند اسرائیل و فلسطین در سازمان ملل باشد.
دیپلمات های نزدیک به این بحث ها هشدار می دهند که نادیده گرفتن اصول اساسی حقوق بین الملل ، از جمله احترام به یکپارچگی منطقه ای و ممنوعیت پرخاشگری علیه اوکراین ، می تواند الگویی از نحوه برخورد واشنگتن با سایر بحران های آینده را نشان دهد. این رویکرد نگرانی های فزاینده ای را در بین کشورهای عضو سازمان ملل در مورد پیامدهای طولانی مدت سیاست خارجی ایالات متحده ایجاد کرده است.
نکته اصلی در اینجا تفاوت بین استفاده از شورای امنیت به عنوان بستری برای ارسال پیام های سریع در بحران و استفاده از سازمان ملل به عنوان یک چارچوب پایدار صلح است. اگر سازمان ملل متحد بخواهد نقش اساسی در حل و فصل درگیری داشته باشد ، باید اصول اساسی آن را جدی بگیرد و اتحادهای کشورهای وسیع در یک روند مهم دیپلماتیک شرکت کنند. هنوز مشخص نیست که دولت ترامپ فقط به دنبال سازمان ملل به عنوان ابزاری نمادین برای تأیید دیپلماسی دو جانبه خود با روسیه یا برنامه های گسترده ای برای موسسه است. حتی در تفسیر بدبینانه “هدف اصلی” سازمان ملل ، این موسسه نباید به مکانی برای اعلام مواضع کوتاه مدت محدود شود.